تنهایی معنانداردتاخداهست...........
نویسنده : مریم / نظر شما برای مریم / نظر:()
ویرایش
دیدگانم تنگ تنگ اند
.
.
.
ازدلتنگی وارفته اندمیان دردهایم نفسهایشان بالانمی آید
من چه هستم ...!!
میان این همه بودنهایی که نبودنهایشان پررنگ تراست
دردهایم بازی می کنند با...........زخمهایم
چه سوزی میکشد وقتی نو بت به یاد خاطرات ....میان بغضهایم میشود.........
من که هستم
که میان دردهایم فقط درد رامیبینم درمان که دستانش برشانه هایم هست را حس نمیکنم
خدایا دوستت دارم دستانت رافشاربده انقدر ک دردشیرین فشار دستانت تمام سیاهی دردهایم رابیرون کندخدایامراببخش که گاهی خاطرم میرودتاتوهستی تنهاایی معنایی ندارد
دلنوشته